گرچه سال ها است که رگ غیرت بسیاری از ما خشکیده و با شنیدن چنین خطابه ای، کک مان هم نمی گزد و سر از آخور خود بیرون نمی آوریم اما باز هم ببینیم و بشنویم. شاید خجالت بکشیم
«عیسی کرهیی» تنها فرزندِ «ممتاز» و «مریم»، به سال 1344 در محله ی «نازی آباد» تهران، متولد شد. 15 ساله بود که راهی جبهه های جنگ شد و 21 ساله بود که در «عملیات کربلای 4» بال در بال ملائک گشود. آن چه خواهید دید، قطعه فیلم کوتاهی است از داغِ دلِ مادرِ «عیسی» که هنگام زیارت مناطق عملیاتی جنوب کشور، سال ها پس از پایان دفاع مقدس، بر زبانش جاری شده. گرچه سال ها است که رگ غیرت بسیاری از ما خشکیده و با شنیدن چنین خطابه ای، کک مان هم نمی گزد و سر از آخور خود بیرون نمی آوریم اما باز هم ببینیم و بشنویم. شاید خجالت بکشیم:
بسم رب الشهدا والصديقين
سالهاست که جنگ پایان یافته ولی هنوز عطش شهادت بر لبهای خشک و ترک خورده ی بشر تازیانه می زند. آن زمان که دروازه های بهشت باز بود هر کس با حرفه ای خود را به آن باب می رساند و ما نسل سومی ها هم که دستمان در گیر صفر و یک است بابی را گشودیم تا جرعه ای را تا شهادت بنوشیم. افتخار ما اینست که سرباز ولایت فقیه هستیم هرچند دستمان خالیست اما دل های مان پر است از عشق به ولایت.