منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 76
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 113
بازدید ماه : 2077
بازدید کل : 99538
تعداد مطالب : 382
تعداد نظرات : 52
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


تماس با مدیر
پیج رنک گوگل وصیت شهدا

کد ِکج شدَنِ تَصآوير

چاپ این صفحه قرآن آنلاین

www.doostqurani.ir/

دوست قرآنی" href="http://doostqurani.ir/">دوست قرآنی

Amargir.net
پربازدیدترین مطالب

کد پربازدیدترین

آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 382
:: کل نظرات : 52

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 4

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 76
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 113
:: بازدید ماه : 2077
:: بازدید سال : 7951
:: بازدید کلی : 99538
نویسنده : سرباز ولايت
یک شنبه 24 شهريور 1398
 
 
 
 
 
 
 
 
 
روایتی کوتاه از زندگی شهید مدافع حرم «عباس دانشگر»:

مادر شهید: عباس من برای مردن حیف بود، او «باید» شهید می‌شد/ هنگام دفن پیکرش به او گفتم شیرم حلالت که سربلندم کردی/ همرزم شهید: پیکرش را میان دیوار و ماشین سوخته پیداکردیم با همان انگشتر یادگاری!

قرارگاه فرهنگی سبکبالان عاشق

عباس دانشگر، جوان مؤمن انقلابی، یکی از فارغ التحصیلان دانشگاه امام حسین بود که در سن 23 سالگی در حالی که تازه دو ماه از نامزدیش می‌گذشت، وقتی به سوریه رفت مادر هنوز امید به برگشت پسر دارد. روزهایی که عباس در سوریه داشت از اسلام دفاع می‌کرد، مادر عباس مشغول تدارک مراسم جشن عقد او بود. همه خریدها را انجام داده و حتی نقل را برای پاشیدن بر سر عروس و داماد مهیا کرده بود. نقلی که نثار پیکر پاک عباس شد. به گفته  مادر" گویی خدا می‌خواست فرزندم را بیازماید" و چه خوب  این آزمون را پشت سر گذاشت. به سراغ مادر شهید رفتیم تا راه تربیت فرزندانی مهدوی و زینبی را برای من و شما مادران ایران زمین بگشاید.

 

 

 

 

 

 


:: موضوعات مرتبط: زندگينامه شهدا , ,
:: برچسب‌ها: شهید , شهید مدافع حرم , مدافع حرم , شهید عباس دانشگر , عباس دانشگر , مادر شهید , خاطرات شهید مدافع حرم , دانشگر , سوریه , زندگینامه شهدای مدافع حرم , زندگینامه شهدا , سپاه پاسداران , سبکبالان عاشق , وبلاگ مصطفی حسینیان ,
:: بازدید از این مطلب : 912
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سرباز ولايت
شنبه 23 شهريور 1398
شهید حسین همدانی به سبب هدایت و شهید حسین همدانی از شهدای مدافع حرم مطهر حضرت زینب (س)، در سال 1329 و در شهرستان همدان دیده به جهان گشود.


وی در همان سال های آغازین جوانی با حضور در محضر آیت الله شهید مدنی به مبارزه با رژیم شاهنشاهی پرداخت. سردار همدانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، پایه‌گذار و موسس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در همدان بود. در کارنامه درخشان این شهید بزرگوار سوابق و مسئولیت های بسیار و چشمگیری دیده می‌شود. همچنین وی مفتخر به دریافت دو نشان فتح از دست مقام معظم رهبری بوده که به سبب هدایت و فرماندهی موفق لشکرهای تحت امر در دوران دفاع مقدس آن را دریافت کرده است.

 


سردار حسین همدانی آخرین ماموریتش، دفاع از حرم مطهر حضرت زینب (س) و کمک به مردم سوریه برای رهایی از دست گروهک صهیونیستی تکفیری داعش بود که در همین راه و در حالی که 61 سال از عمرت بابرکتشان می گذشت، در تاریخ 16 مهر 1394 دعوت حق را لبیک گفته و به شهادت رسیدند.


* خاطراتی از شهید همدانی:

** پسر شهید همدانی در مشهد گفت: پدرم در وصیت نامه خود یک پیشنهاد خوب دارند و آن اینکه اگر امکان داشت، هر شخصی که وصیت‌نامه من را می‌خواند، برای من یک روز نماز و روزه به جای آورد که اگر در آن عالم در کنار هم بودیم جبران کنم.
 
** فردای عید غدیر بود. قرار بود قبل از اعزام مجددش و رفتن به ماموریت به کارهای اداری و غیر اداری بپردازد و سر و سامانش بدهد. مدتی در اتاق مشغول بودم. جانمازش مانند همیشه رو به قبله باز بود. بلند شدم و بیرون رفتم. چشم هایم از تعجب گرد شد؛ حاج آقا جلوی در فریزر بود و مشغول تمیز کردن آن! گفتم: مگه شما بیرون نبودید؟ کی آمدید من متوجه نشدم؟! چرا زحمت می کشید؟ نگذاشت حرفم را ادامه بدهم؛ لبخندی زد و گفت: دیدم کمرت درد می کند، گفتم قبل از رفتن دستی به این فریزر بکشم شما اذیت نشی...

 


** سردار همدانی نمونه واقعی یک انسان کامل به شمار می‌رفت. با دشمنان و دوستانش بزرگ‌منشانه برخورد می‌کرد و اگر کسی اشتباه و خطایی می‌کرد، سردار همدانی به راحتی از آن چشم می‌پوشید. نگاه پدرم به دنیا نگاهی نبود که درگیر دنیا باشد و چیزی را برای خود نخواست و معتقد بود دنیا محل گذر و عبور است و در زندگی و رفتار خود این مسئله را همیشه رعایت می‌کرد. مدتی قبل از رفتنشان با پدرم دیدار داشتم و ایشان به خانواده‌ گفتند که شاید این آخرین ماموریتم باشد. مادرم هم به ایشان گفت من به شرطی با این ماموریت موافقم که اگر شهید شدی، من را نیز شفاعت کنی. پدرم در آخرین دیدار خود حتی تاکید کردند اگر من شهید شدم، من را همدان به خاک بسپارید و ما نیز با دلخوری به وی می‌‌گفتیم سردار نزد ما حرفی از رفتن نزن.

 


بخشی از وصیت‌نامه شهید حسین همدانی:

«خدا را هزاران بار شکر به خاطر نعمت‌هایش، نعمت زندگی در هشت سال دفاع مقدس، زندگی با مجاهدینی که محبوب خدا بودند و میهمان خدا شده‌اند. زندگی در کنار ملتی که خوش درخشیدند و در مقابل همه توطئه‌ها و فشارهای سنگین دشمنان تسلیم نشدند و مدل شدند، نمونه شدند در بین ملت‌ها، که سرآمد همه آنها پدران، مادران، همسران و فرزندان شهیدان گرانقدر ما هستند. چه افتخاری بالاتر از آنکه آزادگان ما و جانبازان ما و خانواده مقاومشان صبر را شرمنده کردند و 10 سال در اردوگاه‌های حزب بعث، صفحه زرین بر تاریخ این ملت نگاشتند. جانبازان ما با تحمل دردهای فراوان حجت را بر ما تمام کردند که باید مقاومت را ادامه داد.

خدای بزرگ را شکر به خاطر نعمت‌ برخورداری از ولایت، ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع). مگر می‌توان از نعمت بزرگی که خدای مهربان به ما داده برآییم. نعمت ولایت فقیه، امام بزرگوارمان، آن پیر جمارانی؛ نعمت جانشین خلف آن، علی زمانمان که ادامه‌ دهنده همان راه و کاروان انقلاب را چه مدبرانه و زیبا از همه گردنه ها و کمین ها عبور می دهد اما نه، باید بیش از این شاکر باشیم نه زبانی، بلکه عملی مثل شهیدانمان لبیک بگوییم.»‎

روحش شاد و یادش گرامی.


:: موضوعات مرتبط: زندگينامه شهدا , ,
:: برچسب‌ها: شهید , سردار , همدانی , سوریه , شهادت , سردار همدانی , زندگینامه , زندگینامه شهید همدانی , سبکبالان عاشق , وبلاگ مصطفی حسینیان ,
:: بازدید از این مطلب : 515
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سرباز ولايت
شنبه 23 شهريور 1398

 

عالم همه قطره و دریاست حسین، خوبان همه بنده و مولاست حسین، ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش، از بس که کَرَم دارد و آقاست حسین

 

پرسیدم: از حلال ماه، چراقامتت خم است؟ آهی کشید و گفت:که ماه محرم است. گفتم: که چیست محرم؟ با ناله گفت:ماه عزای اشرف اولاد آدم است.

 

آبروی حسین به کهکشان می‌ارزد، یک موی حسین بر دو جهان می‌ارزد، گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست، گفتا که حسین بیش از آن می‌ارزد

 

ماه خون ماه اشک ماه ماتم شد، بر دل فاطمه داغ عالم شد. فرا رسیدن ماه محرم را به عزادارن راستینش تسلیت عرض میکنم.

 

عالم همه محو گل رخسار حسین است، ذرات جهان درعجب از کار حسین است. دانی که چرا خانه‌ی حق گشته سیه پوش، یعنی که خدای تو عزادار حسین است

 


:: برچسب‌ها: اس , اس ام اس , پیامک , محرم , حسین , عاشورا , ویژه محرم , متن , محرم98 , سبکبالان عاشق , هامون , وبلاگ مصطفی حسینیان ,
:: بازدید از این مطلب : 471
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
بسم رب الشهدا والصديقين سالهاست که جنگ پایان یافته ولی هنوز عطش شهادت بر لبهای خشک و ترک خورده ی بشر تازیانه می زند. آن زمان که دروازه های بهشت باز بود هر کس با حرفه ای خود را به آن باب می رساند و ما نسل سومی ها هم که دستمان در گیر صفر و یک است بابی را گشودیم تا جرعه ای را تا شهادت بنوشیم. افتخار ما اینست که سرباز ولایت فقیه هستیم هرچند دستمان خالیست اما دل های مان پر است از عشق به ولایت.
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
نظر سنجی

نظر شما در مورد وب سايت سبكبلان عاشق؟

پیوندهای روزانه
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان سبكبالان عاشق  آدرسwww.shaied-ebrahimi.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.