در سال 60 فرمانده ی یکی از پایگاه های مقاومت بودم. در حال انجام گشت به چند نفر که از اشرار شهر که در حالت مناسبی نبودند تذکر دادیم. بین ما و آنها درگیری لفظی پیش آمد .........
بسم رب الشهدا والصديقين
سالهاست که جنگ پایان یافته ولی هنوز عطش شهادت بر لبهای خشک و ترک خورده ی بشر تازیانه می زند. آن زمان که دروازه های بهشت باز بود هر کس با حرفه ای خود را به آن باب می رساند و ما نسل سومی ها هم که دستمان در گیر صفر و یک است بابی را گشودیم تا جرعه ای را تا شهادت بنوشیم. افتخار ما اینست که سرباز ولایت فقیه هستیم هرچند دستمان خالیست اما دل های مان پر است از عشق به ولایت.